عالم از زيباييت مجنون شده/ بر لبم بگذاشت لب يعني خموش/ طعم بوسه از سرم برد عقل و هوش /
در سرم جز عشق او سودا نبود/ بهر كس جز او در اين دل جا نبود/
ديده جز بر روي او بينا نبود/ همچو عشق من هيچ گل زيبا نبود/ خوبي او شهره ي افاق بود/
در نجابت در نكويي طاق بود/ روزگار
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت